به نام خدا
مرگ از دید گاه ملاصدرا
آیا تا به به مرگ فکر کرده اید؟ آیا مرگ را پایان زندگی می دانید؟ آیا زندگی بعداز مر را باور دارید؟ اگر کنجکاوید که در این زمینه بیشتر بدانید با طبیب مگ همراه شوید.
آنچه خواهید خواند
در این مقاله با دیدگاه های مختلف از جمله دیدگاه ملاصدرا، طب نوین و طب سنتی مانند در مورد چیستی، علت، اقسام و نشانه های مرگ و همچنین ضرورت مرگ آشنا می شوید.
فهرست
مقدمه
مرگ در دیدگاه ملاصدرا
تبیین مرگ در فلسفه ی صدرایی
- چیستی مرگ
- اقسام مرگ
- علت مرگ
مرگ از دیدگاه علم پزشکی مدرن
- الف- تعریف مرگ
- ب- اقسام مرگ
- ج- تشخیص مرگ
د- علائم و نشانههای مرگ
مرگ از دید طب سنتی
- الف- تعریف مرگ
- ب- اقسام مرگ
- ج- ضرورت مرگ
نتیجه گیری
منابع
مقدمه
ملاصدرا به موضوع مرگ درسطحی بالاتر از دانشمندان علوم تجربی نگاه کرده است. از نظر دانشمندان علوم تجربی مرگ مربوط به جسم وعلائم جسمانی است. اما مرگ از دیدگاه ملاصدرا مربوط به نفس است. زمانی که نفس به رشد شایسته خود برسد، جسم را رها میکند و به سوی عوالم بالاتر حرکت میکند. پس مرگ از دیدگاه ملاصدرا کمال نفس است، نه نقصان بدن.
در این مقاله ازکتب طب سنتی مانند: القانون و ذخیره خوارزمشاهی، کتب پزشکی قانون، کتب فلسفه صدرایی مانند: حکمت متعالیه و نرمافزارهای حکمت اسلامی و جامع طب استفاده شده است.
تبیین مرگ در فلسفه صدرایی
الف- چیستی مرگ
از نظر ملاصدرا انسان دارای چهار حیات میباشد. حیات گیاهی و حیوانی که مربوط به دنیا است و حیات نطقی و قدسی که مربوط به آخرت است. او مرگ را قطع شدن حیات گیاهی و حیوانی انسان میداند.
دراین صورت مرگ قطع تعلق نفس از بدن است که دراین حالت نفس دیگر هیچ علاقهای به بدن ندارد. بنابراین مرگ نابودی انسان نیست، بلکه نوعی انتقال است، که از سرایی به سرای دیگر اتفاق میافتد.
پس مرگ از دیدگاه ملاصدرا آخرین منزل دنیا و اولین منزل آخرت است.
ب- اقسام مرگ
ملاصدرا مرگ را به سه قسمت طبیعی، اخترامی و ارادی تقسیم کرده است. مرگ طبیعی تنفر نفس از بدن و در نتیجه قطع نفس از بدن و حرکت تدریجی آن به سوی خداوند و ملکوت است.
خروج نفس از جسم به دلیل صدمه دیدن و خرابی بدن را مرگ اخترامی میگویند. مرگ ارادی مخصوص شخص عارف است که با مراقبت از نفس قادر به جدایی اختیاری نفس از جسم خود می باشد.
ج- علت مرگ
پس از رسیدن بدن به رشد نهایی، هر چه نفس قویتر وکاملتر میشود، بدن ضعیفتر میشود، در اثر کاهش توجه نفس به بدن، اختلالاتی در اعضای بدن حاصل میشود و این روند تا آنجا ادامه مییابد که نفس بهره کامل خود را از عالم ماده در مییابد و به دنبال آن توجهاش به طور کامل از بدن قطع میشود و مرگ طبیعی رخ میدهد.
بنابراین مرگ طبیعی تنفر نفس از بدن و روی آوردن تدریجی به سوی خداوند و ملکوت است و دلیلش این است که نفس میخواهد به جوهر غایی خود یعنی مقام عقل برسد.
مرگ از دیدگاه علم پزشکی مدرن
الف- تعریف مرگ
تعاریف بیان شده برای مرگ عبارتند از: مرگ فقط توقف گردش خون است، توقف تمام عملکردهای جسمانی حیاتی است، قطع کامل غیرقابل بازگشت فعالیت مراکز حیاتی بدن است، از بین رفتن قطعی و برگشتناپذیر اعمال قلبی، عروقی، تنفسی، حس و حرکت است؛ چون فقدان قطعی آنهاست که به مرگ حتمی سلولهای مغزی که قاطعترین علامت مرگ است صحه میگذارد.
ب- اقسام مرگ
درکتب مرجع سه نوع تقسیمبندی در مورد مرگ انجام شده است.
- تقسیمبندی بر اساس فراگیری مرگ سلولی
- مرگ سلولی: تمام بافتهای بدن گرفتار مرگ شده است.
- مرگ جسمانی: در مرگ جسمانی به جز سیستم عصبی مرکزی بقیه سلولهای بدن زنده هستند و به عملکرد خود ادامه میدهند.
- تقسیمبندی بر اساس سرعت وقوع مرگ
- مرگ پیشبینی شده: در اثر مبتلا شدن به بیماریهای لاعلاج و یا کهولت سن میتوان پیشبینی کرد.
- مرگ سریع: ظاهر شخص سالم است و احتمال و قوع مرگ داده نمیشود.
- مرگ فجیع و آنی: خودکشیها، قتلها، سوانح رانندگی و سوختگی مصادیق این نوع مرگ میباشد.
- تقسیمبندی بر اساس مشخص یا نامشخص بودن علت مرگ
- مرگهای غیرمشکوک (طبیعی یا پیشبینی شده): علت آنها طبیعی و معلوم بوده و جای هیچ شکی در کیفیت آن وجود ندارد.
- مرگهای مشکوک (ناگهانی یا غیرمترقبه): به طور ناگهانی اتفاق میافتد.
ج- تشخیص مرگ
- تشخیص زودرس مرگ: توقف قلب و تنفس قطعی و برگشتناپذیر است.
- تشخیص حالت اغمایی بدون برگشت: قلب زنده است اما مغز مرده است.
- تشخیص مرگ کامل: از نظر پزشک قانونی تمام سلولها مردهاند.
د- علائم و نشانههای مرگ
به طور کلی قبل از مرگ تنفس مختل میشود و بعد هوشیاری از بین میرود، دید چشم کم نور و شنوایی کم و رنگ چهره تیره و تار میشود، تمام این حالتها جان کندن است. انسان یک باره از دنیا نمیرود بلکه بصورت تدریجی از نقطه حیات اصلی بدن شروع و به سایر نقاط میرسد موقعی که فوت صورت بگیرد شخص چشمانش فرو رفته، گونههای برآمده، شقیقهها گود افتاده، لبهای آویزان و رنگ پریده، چانه فرو رفته، شلی عضلات، گشادی مردمکها، از کار افتادن تنفس و تپش قلب و رفتن احساسات را به دنبال دارد.
- ظاهری: اعمال و حرکت قلبی بسیار خفیف میشود در ظاهر متوقف به نظر میرسند که با تنفس مصنوعی و تحریک قلب شخص به زندگی باز میگردد.
- حقیقی: توقف جریان خون و تنفس، ثابت ماندن هر دو چشم و از بین رفتن امواج الکتریکی مغز و قلب است.
مرگ از دیدگاه طب سنتی
الف- تعریف مرگ
انسان درآغاز تولد دارای رطوبت و حرارت غریزی است. اما در دوران پیری رطوبت بدن ضعیف میشود در نتیجه آن حرارت غریزی نیز ضعیف شده، بنابراین مرگ از بین رفتن حرارت غریزی در بدن است که به دلیل از بین رفتن رطوبت غریزی بوجود میآید.
ب- اقسام مرگ
- طبیعی(اجل مسمی) همان که در تعریف مرگ گفته شد.
- اخترامی (مفاجاه) دارای دو علت است. علت خارجی مانند: قتل، غرق علت داخلی مانند: امراض کشنده و لاعلاج میباشد.
ج- ضرورت مرگ
از نگاه طب سنتی مرگ ضرورت دارد و بقا در عالم آخرت امکانپذیر است. بنابراین وظیفه طب دفع مرگ نیست بلکه حفظ سلامت و دفع بیماری به اندازه امکان میباشد.
د- علت مرگ
در طب سنتی در مورد مرگ به جنبه جسمانی و مادی آن توجه شده است در واقع آنها سعی میکردند از طریق بررسی حالات بدن و اعمال بدنی علت مرگ را مشخص کنند.
اگر شما هم نظری یا مطلبی به قول اندیشمندان میدانید با ما به اشتراک بگذارید.
نتیجهگیری
نگاه ملاصدرا به مرگ متافیزیکی، فلسفی و عقلی است اما در پزشکی، تجربی میباشد. در فلسفه صدرایی و طب سنتی ضرورت مرگ اثبات میشود اما در پزشکی نوین این عمل اثبات نمیشود. توجه علم پزشکی در بحث مرگ به جسم انسان، علائم جسمانی و فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی میباشد. درحالی که در نگاه ملاصدرا آنچه حائز اهمیت است، نفس انسانی است نه بدن. در واقع بدن وسیلهای است برای اینکه نفس را به کمال برساند و هنگامی که نفس به کمال رسید پدیده مرگ رخ میدهد. در این حالت نفس دیگر علاقهای به بدن ندارد و آن را رها میکند و به جهانهای والاتر میرود.
منابع
براتی. زهرا. کردی اردکانی. احسان. شهگلی. احمد. (۱۴۰۰). چیستی مرگ ازدیدگاه ملاصدرا و علم پزشکی. طب سنتی اسلام و ایران. سال (۱۲). شماره (۴). صفحات ۲۷۱ تا ۲۸۲.
سرپرست: خانم فهیمه افشاری، گردآورنده: خانم صدیقه ملامحمدعلی.